یادداشت| تبلیغات حیوانی!
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، تبلیغات یکی از اصول مهم کسب و کار در جهان کنونی است. هر شرکتی برای فروش بیشتر کالای خود از روش های متعدّدی استفاده می کند. در جهان امروز ، تبلیغات به عنوان یک«رشته علمی» شناخته می شود و کرسی های نظریه پردازی در مورد آن وجود دارد.
شکل ها، شیوه ها، اسلوب و فرآیند تبلیغات در جهان با توجه به مدل های معرفتی، انسان شناختی و صد البته اهداف شرکت ها دنبال می شود.
در کشور های غربی مدل های تبلیغاتی اغوا کننده برای فروش حداکثری دنبال می شود. در این مدل ها، هیچ ابایی وجود ندارد که هنجار های اخلاقی ، معرفت شناختی و انسانی زیر سوال برود. اساس این مدل ها بر«اغوای مشتری به هر قیمتی» است. استفاده از سلبریتی های معروف حتی غیر مرتبط با کالا، سرمایه گذاری های هنگفت و سناریوهای اغوا کننده، اساس تبلیغات آنهاست.
متأسفانه این تبلیغات در کشور ما هم در حال گسترش است. از باب نمونه برای تبلیغ بستنی ، از خانم بدحجاب و گویی سرمایه داری استفاده می شود و مفاهیم حیوانی به گونه ای مبهم و گزنده به مخاطب القاء می شود.مخاطب اولا گمان می کند افراد سرمایه دارو پول دار از آن کالا استفاده می کنند(تحریک قوه حقارت) و از طرف دیگر مخاطب بخاطر ضعف های غریزی نسبت به کالا تاثیر بیشتری را دریاف می کند(مغالطه غریزه) و توجَّه او به کالا نه بخاطر کیفیت کالا بلکه بخاطر جنگ شناختی اتَّفاق افتاده است!
استفاده از مفاهیم مبهم غیر اخلاقی، برای تحریک بیشتر غرایز حیوانی در انسان است. در غرب آلوده به مشکلات اخلاقی، غرایز حیوانی مهمترین عامل در ماندگاری تبلیغ به شمار رفته است. و برای آنها اهمیتی ندارد که مخاطبان چه مفاهیمی را در ذهن خود دریافت می کنند و حتی برایشان مهم نیست این تبلیغات به چه میزان می تواند باعثِ تخریب اخلاق و معنویت در جامعه شود!
نکته مهم در مورد تبلیغات غرب ، این است که این نوع تبلیغات هرچند در ابتدا باعث جذابیت است(بخاطر هنجار شکنی و حس تنوع بشری) امَّا به مرور رقابت کاذبی را در شرکتها ایجاد می کند. و با گذشت زمان، «رقابت در تولید کالای با کیفیَّت» به «رقابت در فریب مشتری» تبدیل می شود.و حتی باعث سوء استفاده جریانهای معاند آن سیستم می شود. از همین رو بسیاری از کشورها برای تبلیغات در فضای مجازی خود اصول و چارچوبی را طراحی کرده اند و به شدت در اجرای آنها تاکید دارند.
یک از آفات دیگر ، تبلیغات غیر انسانی ، آلوده شدن دستگاه شناختی مخاطبان است، بطوری که شرکت ها برای تبلیغات حیوانی خود مجبوراند ، از سلبریتی های بیشتری یا هزینه های هنگفتی بیشتری استفاده کنند! یا مفاهیم غیراخلاقی بیشتری را در تبلیغات خود دخالت دهند. گویی سیر نزولی اخلاق در تبلیغات هیچ حدِّ یقفی ندارد!
به طور کلی می توان آفات زیر را برای این تبلیغات بر شمرد:
1- اکل مال بباطل_ چیزی را به مخاطب نشان می دهند که نیست!
2- ضعیف شدن شاکله شناختی مخاطب_ وقتی قرار باشد وجه رجحان کالا برای او چیزی غیر از کیفیَّت باشد در بلند مدَّت نسبت به مسائل دیگر هم ضعف شناخت پیدا می کند!
3- ترویج مفاسد
4- بی اخلاق کردن جامعه
5- ایجاد رقابت کاذب بین شرکت ها در تبلیغات منفی
6- سوء استفاده جریان های معاند نظام حاکم (مثل گروه های افراطی و ...)_ جالب اینجاست بسیاری از کشورهای مخالف دین، اگر در تبلیغات عنصر تبلیغ دین اسلام وجود داشته باشد ، با آن به شدت مخالفت می کنند.
در غربی که اساس مبانی علمی آنرا ، جدایی از «دین ، معنویت و اخلاق« تشکیل می دهد و اساس اقتصاد آن را، سرمایه داری تشکیل می دهد نه «سعادت توده های مردم». این امور بعید و عجیب نیست. لذا شاهدیم، هر روزه گرفتار بحران های اخلاقی و اجتماعی عمیق تری می شوند و گره اقتصاد در بسیاری از کشورها، پیچیده تر میشود!
امَّا جای بسیار تعجَّب است که چرا در فضای مجازی کشور ما، هیچ نظارتی بر تبلیغات وجود ندارد؟ آیا هر شرکتی مجاز است برای سود بیشتر خود، اخلاق و معنویت جامعه ما را به مخاطره بیاندازد؟ آیا قرار است ما مسیر اشتباه غرب را دنبال کنیم؟ آیا قرار است به مانند غرب، شرکت ها در رقابت کاذب، تبلیغات منفی سوق داده شوند؟!
و سوال آخر اینکه، چرا از«حوزه علمیه» در مفهوم سازی، قانون سازی و نظارت بر تبلیغات استفاده لازم نمی شود؟! آیا قرار نیست حوزه به این وظیفه خطیر در قبال جامعه عمل کند؟!
جعفر بحرینی
درود بر این یادداشت انقلابی حوزوی
هنر دفتر تبلیغات این بود که اجازه ورود زنها به ورزشگاه را بگیرد!
مردم ما هم طبیعتا به سمت هواها کشیده میشوند. حوزه و متدینان در فرهنگ سازی و تلاش برای مقابله با این جماعت آنطور که باید کار را جدی نگرفته اند